دو برادر شجاع ، با فرهنگ و وفادار : امیر اصلان خان و سارو خان
دو برادر شجاع ، با فرهنگ و وفادار : امیر اصلان خان و سارو خان
به جهت یافتن باصطلاح ردٌ پای امیر اصلان خان قِرِخلو در ناحیه ی یزد ، و لابد آشنائی وی با مردمان آرامش طلب و مسالمت جوی آن ، و فرستادن خانواده اش به محلی دور افتاده امٌا بسیار زیبا و امن چون عقدا در حوالی 1160 – 1161 که کشتن افشاریان ، قزلباشیان و بیش از همه قرخلوهای نادری رواج یافته است ؛ شاید بیجا نباشد که به تنها فرد خانواده پدریش بجز خود وی ، یعنی ساروخان قرخلو ، نیز اشاره ای داشته باشیم .
بشهادت تاریخ ، قدر و منزلت امیر اصلان خان در زمان حکومت نادرشاه افشار به حدٌی بوده است که وی را یکی از چهار – پنج قدرت اعظم آن روزگار ایران معرفی می کند ؛ که چه بسا احتمال پادشاهیش پس از نادر نیز می رفته است ( و شاید به احتمال قریب به یقین همین امر نیز سبب قتل ناجوانمردانه ی وی شده است ) و به این ترتیب هرجا نامی از ساروخان آمده است ؛ بلافاصله قید « برادر امیر اصلان خان » را نیز آورده اند .
با این وجود در اوج جنگ های نادری هردو برادر جوان بوده اند ؛ و با توجه به حدٌ اقل سنٌ لشگریان و حتی سرداران لشگر و سپاه آن زمان می توان حدس زد یا لااقل در وهله ی نخست فرض کرد که ساروخان در نوجوانی ، بین 15 سالگی یا حدٌ اکثر 20 سالگی وارد لشگر پسر دائی خود ( یا پسردائی پدر خود ) نادرشاه افشار شده است ؛ و در لشگر کشی نادر به قندهار – کابل – و ... نهایتا" هندوستان در 1149 هجری قمری در عبور از ناحیه ی یزد جزو لشگر عظیم نادر بوده است ؛ و به همراه امیر اصلان خان ، که شاید در آن زمان بیش از 25 و حدٌ اکثر 30 سال سن نداشته است در این راه از جادٌه قدیم اصفهان به یزد ؛ از ناحیه « هفت در » از توابع ندوشن میبد و « هفتادر » از توابع عقدا عبور کرده اند و آشنائی هائی با منطقه و مردم مسالمت جوی آن یافته اند .