شجره نامه و خویشاوندی آیت اللهی های یزدی

انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی ، خویشاوندی ، شجره نسب ، سلسله نسب ، آیت اللهی های یزد

شجره نامه و خویشاوندی آیت اللهی های یزدی

انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی ، خویشاوندی ، شجره نسب ، سلسله نسب ، آیت اللهی های یزد

شجره نامه و خویشاوندی آیت اللهی های یزدی
علی رضا آیت اللهی alireza ayatollahi

متولد 1324 . مقیم تهران ( Tehran ) از 1344
دارای تحصیلات ادبیات در ایران ، زبان و ادبیات و فرهنگ و تمدن در اکس آن پرووانس فرانسه ، علوم اجتماعی در ایران ، معماری در ایتالیا ، شهرسازی در اسپانیا ، و مدیریت دولتی ، و دوره های دکتری آمایش سرزمین ، مردم شناسی - جامعه شناسی و اقتصاد در دانشگاه اکس - مارسی . فعالیت سردبیری ماهنامه علمی - هنری ، سرویراستاری ادبی ، فنی و علمی در متون اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی . سردبیری ماهنامه مجلس . آموزش آئین نگارش به مدیران کشور ، آموزش ادبیات فارسی در دانشگاه ( عضو هیئت علمی سابق دانشگاهها ) . دارای بیش از دویست تالیف و تصنیف ( استاد سابق پژوهش ) . هم اکنون : پژوهشگر آزاد ؛ که از جمله در این سایت اگر چه مورٌخ نما است در واقع بیشتر به تاریخ شفاهی در حوزه آنتروپولوژی و اتنولوژی می پردازد و انتظار یاری از تمام نیکو صفتان . با تمنٌای نظردهی از صاحبنظران .

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

 

اشاراتی به بنیانگزاری حوزه علمیه شیعه دوازده امامی یزد (3)


در مبارزه مذهبی 1232 ه . ق در یزد « به دستور فتحعلی شاه مسببین فاجعه به تهران اعزام شدند . شاه درمورد صدرالممالک فقط به عتاب و تندی و سرزنش اکتفا کرد . و ملٌا حسین یزدی را به زندان انداخت و دستور داد او را به چوب بستند و مقرر داشت که خونبهای مقتول را از کلیه مسببین حادپه وصول کنند . » .

صدرالممالکی ها از زمان نادرشاه افشار و آنگاه شاهان قاجار از نزدیکان به سلاطین شمرده می شده اند و البته ، به اقتضای سیاسی بودن ، فرصت طلبی هائی اینچنین نیز داشته اند .

بنابر این رهبر مذهبی های مقاوم در برابر سلطه ی شاه خلیل الله  ملٌا حسین یزدی بوده است که بنا به اقوالی ضعیف از خواهرزادگان آخوند ملٌا اسماعیل بوده است ؟! ؛ و گرچه آخوند شخصا" کاملا" صلح طلب بوده است و درزمان مبارزه شاید سه سال از فقدان وی می گذشته است امٌا نزد خویشان یا در هرحال پیروان مکتبش مسئله دفاع از کیان مذهب شیعه دوازده امامی مطرح بوده است . در هرحال ملٌا حسین پس از رهائی هم در مقابل این رفتار فتحعلی شاه به یزد باز نمی گردد ؛ به عتبات عالیات مهاجرت می کند و اطلاعات دقیقی از سرنوشت وی در دست نیست .

جانبداری فتحعلیشاه از بیگانگان در مقابل یزد هم از آنجا آشکار می شود که « پس از کشته شدن شاه خلیل الله فتحعلی شاه پسر ارشد او را که آقا خان نام داشت مورد عطوفت قرار داد و دختر بیست و سوٌم خود سرو جهان را به ازدواج او در آورد . » ( شمیم . ایران در دوره سلطنت قاجار . ص 137 ) .

در اینجا با توجٌه به اینکه احتمالا" واقعه چند سال پس از رحلت ملٌا روی داده است این قول بین مردم یزد وجودداشته است که فتحعلیشاه به منظور ایجاد تعادل در این امر دختری دیگر از خود را که با سرو جهان بانو از یک مادر بوده اند به همسری آخوند می فرستد تا ضمنا" این خویشاوندی سبب آشتی بین دو گروه شود ؟! . و احتمالا " از همینجا است که برخی آخوند را صرفنظر از داشتن همسری قبلی ( احتمالا" دختر حاج عزیز چیت ساز ) با جناق آقا خان معرفی کرده اند (2) .

به فرض چنین امری باز هم آخوند ملٌا اسماعیل عقدائی یزدی و پیروان وی ، ازجمله شریفها ، میرزا سلیمان طباطبائی نائینی یزدی ، شیخ ابوطالب اردکانی ، ملٌا محمد مهدی کرمانشاهی ، لاری ، و... از بزرگان یزد که احتمالا" خونبهای والای شاه خلیل الله را آنان پرداخته اند ، نگهبان مذهب شیعه دوازده امامی ( مکتب اصولی ) در مقابل آقا خان محلاتی و اسماعیلیه ، حاج سید کاظم رشتی و پیروانش چون شیخیه و بابیه و... بوده اند ...

(1)   مطالب این بخش عموما" از کتاب ناسخ التواریخ آمده است که در نوشته های خود جهاتی برخلاف عموم ، به عنوان عوام ، و در تکبیر سلاطین و صاحبمنصبان و مشاهیر دارد ...

(2)   سید ابوالقاسم آیت اللهی ، نسب نامه دودمان آیت اللهی یزدی . ص 8

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۶ ، ۱۲:۴۷
علیرضا آیت اللهی

 

اشاراتی به بنیانگزاری حوزه علمیه شیعه دوازده امامی یزد (2)


بدون کوچکترین شک و تردیدی در حوالی 1232 ه . ق  شاه خلیل الله ( امام اسماعیلیه ) در یزد عزم گسترش نفوذ و قدرتِ خود ، نه تنها از نظر سیاسی بلکه از نظر مذهبی نیز ، داشته است تا نه اینکه فقط شافعیان ، شیعیان دوازده امامی ، و زرتشتیان را به مذهب اسماعیلیه و پیروی از خود وادارد ؛ بلکه یزد بزرگ و پررونق آن روزگار را بزرگترین محل درآمد و پایتخت اسماعیلیه سازد . خطر سایر ادیان و مذاهب یزد را تهدید می کرده است .

« تا آن که روزی بر اثر منازعه چند تن از مریدان امام با مردم بازاری به اغوا و تحریک ملٌا حسین یزدی به خانه ی امام هجوم بردند و پس از پاره پاره کردن امام و چند تن از خواص او ، خانه ی وی راغارت کردند . میرزا محمد جعفر صدرالممالک از متنفذین یزد نیز ، در تحریک مردم دخالت کرده بود ؛ به همین جهت حاجی محمد زمان خان حکمران یزد ، ملٌا حسین و چند تن از مسببین فاجعه را بازداشت کرد و مراتب به تهران گزارش داد ( 1232 هجری قمری ) » ( شمیم . ایران در دوره سلطنت قاجار . صص 136 و 137 ) .

تمام شواهد و قرائن دال بر این است که مریدان امام در بازارِ ثروتمند و پررونق یزد در جهت تبلیغ مذهب اسماعیلیه نزد مردم و اخذ وجوهات بوده اند که با مقاومت مردم پیرو سایر ادیان و مذاهب و نهایتا" مقابله ی خونین آنان مواجه شده اند ؛ ضمن آنکه قاجاریان ، لااقل در آن نخستین سالهای سلطه خود ، آنچنان طرفدار مذهب شیعه دوازده امامی نبوده چه بسا در جهت تعدیل بین مذاهب موجود یا حتی حمایت از اسماعیلیه می بوده اند .

محمد جعفر صدرالممالک از سیاسی زادگان و سیاستمدار ، لابد به لحاظ سیاسی – اقتصادی به مقابله با مردم برخاسته است ؛ امٌا اصل انگیزه مذهبی بوده و در زمانی رخ داده است که جنوب شهر یزد و درواقع بخش اعظم شهر تحت تاثیر حوزه علمیه آخوند ملٌا اسماعیل عقدائی یزدی ( نخستین حوزه علمیه شیعه دوازده امامی در یزد و پیرو « مکتب اصولی » ) و یاران وی بوده است . و این سؤال باقی میماند که رابطه ملٌا حسین یزدی با این مکتب چه بوده است ؟

( ادامه دارد انشاء الله )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۰:۵۸
علیرضا آیت اللهی


اشاراتی به بنیانگزاری حوزه علمیه شیعه دوازده امامی یزد


به همٌت آخوند ملٌا اسماعیل عقدائی یزدی (1)


از زمان مظفریان که نقش دین در حکومت بر یزد – کرمان – شیراز – اصفهان و... پررنگ تر شد نه تنها گاه قدرت طلبان ، چون صفویان که در این راه حتی خود را سید معرفی کردند ! ، در رقابت بایکدیگر از دین مدد می جستند بلکه گاه در رقابت نفوذ و زعامت با علمای دین قرار می گرفتند و بالاتر از این ، استکباریون یا افرادی روحانینما بودند که ، با ساختن و گسترش فرقه های مذهبی ، قصد به حکومت کردن داشتند و فتنه های آقا خان محلاتی و سید محمد علی باب از اینجا ناشی می شد ؛ که از جمله در یزد و نواحی اطراف آن آخوند ملٌا اسماعیل عقدائی یزدی عملا" به مقابله با آنان برخاسته است و منجی شیعه دوازده امامی گشته است . والٌا :

بدون آخوند ملٌا اسماعیل  بسیاری از مردم این ناحیه اسماعیلی ، شیخی یا بابی و بهائی شده بوده اند .

پس از نادر شاه افشار مجددا" هرج و مرجی در ایران به وجود آمد که قدرت طلبان – روحانیان و مردم سه ضلع آن را تشکیل می دادند . روحانیان با کمال و زبان خود مردم را جذب می کردند ؛ امٌا قدرت طلبان به زور شمشیر بر مردم حکومت می کردند و در راه این حکومت همیشه روحانیان را رقیب خود پنداشته از آنان واهمه مینمودند ...

... تا اسماعیلیه ، که حتی رقیب حکومتی صفویان و حکومتهای قبلی آنها نیز بودند ، ظهور کردند که که پس از نادر و در زمان زندیان فرصت را مناسب حکومت برتهران و قم تا کاشان و اصفهان و یزد و کرمان یافتند...

نوشته اند :

« رهبری فرقه ی اسماعیلیه در زمان حکومت زندیه با سید ابو الحسن خان دهقی قمی بود که حکومت کرمان را داشت . وی به دلیل یاری به لشگر لطفعلیخان زند در حمله آقا محمد خان قاجار به کرمان از سوی خان قاجار عزل شد . امٌا از سوی فتحعلیشاه حکمرانی به محلات رفت و در آنجا ساکن شد و پس از فوت او ، فرزندش شاه خلیل الله ( میرزا شاه خلیل الله ) به مقام امامت و پیشوائی فرقه اسماعیلیه رسید » . ( شمیم . تاریخ قاجار . 136، و... ) .

اسماعیلیان که مدعی حکومت بودند و بر کرمان و برخی از زرتشتیانش از یک طرف و محلات قم از طرف دیگر سلطه هائی داشتند ، احتمالا" به منظور سلطه بر کلٌ این ناحیه ، به یزد که در آن زمان یکی از دو شهر بزرگ ایران ، و دارای جمعیتی زرتشتی بوده است ، و فترتی چند ده ساله از زمان کریمخان تا زمان آقا محمد خان نزد روحانیانش ، داشته است مهاجرت کرده اند تا آن شهر را پایگاه تبلیغات مذهبی ، و به تدریج تبلیغات حکومتی خود ، قرار دهند . غافل از آنکه گفته اند :

هر بیشه گمان مبر که خالی است ...

تاریخ نوشته است که ( پس از حضور آخوند ملٌا اسماعیل به عنوان اعلم شیعیان دوازده امامی در یزد و بنای مکتب اصولی در آنجا ) :

« شاه خلیل الله پس از مدتی اقامت در محلات به یزد رفت و چون رهبر فرقه و به قول مردم آن روز دارای دم و دستگاه مفصل بوده مورد حقد و کینه ی بعضی از روحانیون قرار گرفت ...» ( شمیم . همان ) .

منظور از بعضی ( یکی از ) مشخصا" میرزا محمد جعفر صدر الممالک است ؛ که وی اعلم یزد نبوده و بنام روحانیت و شراکت با حکومت قاجار ، وی نیز دم و دستگاهی داشته است ؛ حال آنکه آخوند ملٌا اسماعیل با آنهمه ابهٌت و ساختِ چنان محلٌه و مسجدی ، ثروتمند یا غیر از آن ، عارف مسلک بوده است ؛ و امٌا به عنوان رهبر واقعی ( مجتهد ) مردم شیعه دوازده امامی یزد که در آن زمان به همٌت وی دارای حوزه ای علمیه در یزد شده است از هیچگونه دفاعی دریغ نمی داشته است .

میتوان حدس زد که برخی از مدافعان شیعه دوازده امامی مکتب اصولی یزد در فتنه  1232 زهجری قمری در یزد از شاگردان یا طرفداران وی بوده اند ؛ گرچه در آن فتنه هیچ نقشی از وی گزارش نشده و این نیز مقام و موقعیت واقعی روحانیت وی را می رساند.

( ادامه دارد انشاء الله ) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۶ ، ۲۰:۴۲
علیرضا آیت اللهی