پایان دردبار امیر اصلانخان قرخلو افشار
پایان دردبار امیر اصلانخان قرخلو افشار
پس از قتل نادر شاه لشگریان افغان و ازبک که بیش از همه به نادر متکی بودند به قندهار فرار کردند . علیقلی خان برادر زاده ی محبوب نادر که حاکم هرات بود به مشهد و کلات رفته تمام شاهزادگان نادری را بکشت تا بلامنازع بنام عادلشاه به سلطنت بنشیند ؛ و برادر خود ابراهیم خان را سردار عراق و مامور اصفهان نمود . ابراهیم خان که می دانست اصلان خان به عنوان یکی از بزرگترین نزدیکان شایسته ی نادر شاه پس از قتل عام فرزندان نادر و بزرگانی دیگر ، ترس از جان خود دارد از این بیم استفاده کرده به وی پیشنهد اتحاد و همدستی داد و به برکت همراهی و رشادت امیر اصلان خان با بخشی از لشگریان افغان و ازبک که در اختیارش بودند کرمانشاه و تجهیزات و توپخانه نادری مستقر در غرب را متصرف شد و امیر اصلان خان راه محل حکومت خود ، تبریز ، را در پیش رفت ؛ غافل از آنکه ابراهیم خان ( که سال بعد از آن بنام ابراهیم شاه در همان تبریز به تخت سلطنت نشست ) خود سودای سلطنت بر سر دارد و در این راه شاید شخص امیر اصلانخان را نیز رقیب و از موانع اصلی خود میشمارد . پس ، ابراهیم خان که بعد از آن فتح مشترک عظیم وانمود کرده بود به همدان می رود ناگهان از مسیر همدان باز گشته از پشت به لشگر امیر اصلانخان ، و ساروخان که وی نیز در معیت برادر بوده است ، حمله برده بنا به مکر و حیله آن دو را به دام انداخته و ، در 1160 هجری قمری ، ناجوانمردانه به قتل می رساند .
ابراهیمخان یا ابراهیمشاهِ لئیم ، طمٌاع ، ظالم ، سفٌاک ، فریبکار و مکٌار که در ذی حجه 1161 هجری قمری در تبریز به سلطنت نشسته است ، طبیعتا" مورد تنفر مردم بوده است و همین که به سوی قم و کاشان لشکر کشیده است نشان از تزلزل کامل وی می دهد که در ناحیه ی کاشان مورد شورش همراهان خود قرار گرفته نهایتا" کشته شده است .
اینکه ابراهیم شاه گروهی از مغلوبان خود را اسیر داشته و همه جا با خود میبرده است به این گمان می رساند که خانواده امیر اصلانخان و کودکی از وی ، که فرزندش عبدالملک باشد ، نیز در همراهی وی بوده اند ؛ و از موقعیت مناسب شورش در کاشان استفاده کرده به عقدای یزد گریخته و در آنجا متوطن شده اند .
فرض کودکی یا نوجوانی عبد الملک در آن زمان از آنجا تقویت می شود که تقریبا" تمام سرداران بزرگِ خویش نادر شاه جوان بوده اند ، رضا قلی میرزا فرزند ارشد نادر زمان مرگ بیش از 29 سال نداشته است ؛ و نصرالله میرزا با آنهمه سابقه ی سرداری سپاه و حکومت ایالات مختلف فقط 23 سال داشته است . بنابراین قاعدتا" امیر اصلان خان نیز در زمان مرگ جوان بوده است و عبدالملک ، فرزندش ، در زمان فرار به عقدا ، لابد با گروهی از ملازمان ، و سکونت در آنجا ، آنچنان سنٌ و سالی نداشته است .