شجره نامه و خویشاوندی آیت اللهی های یزدی

انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی ، خویشاوندی ، شجره نسب ، سلسله نسب ، آیت اللهی های یزد

شجره نامه و خویشاوندی آیت اللهی های یزدی

انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی ، خویشاوندی ، شجره نسب ، سلسله نسب ، آیت اللهی های یزد

شجره نامه و خویشاوندی آیت اللهی های یزدی
علی رضا آیت اللهی alireza ayatollahi

متولد 1324 . مقیم تهران ( Tehran ) از 1344
دارای تحصیلات ادبیات در ایران ، زبان و ادبیات و فرهنگ و تمدن در اکس آن پرووانس فرانسه ، علوم اجتماعی در ایران ، معماری در ایتالیا ، شهرسازی در اسپانیا ، و مدیریت دولتی ، و دوره های دکتری آمایش سرزمین ، مردم شناسی - جامعه شناسی و اقتصاد در دانشگاه اکس - مارسی . فعالیت سردبیری ماهنامه علمی - هنری ، سرویراستاری ادبی ، فنی و علمی در متون اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی . سردبیری ماهنامه مجلس . آموزش آئین نگارش به مدیران کشور ، آموزش ادبیات فارسی در دانشگاه ( عضو هیئت علمی سابق دانشگاهها ) . دارای بیش از دویست تالیف و تصنیف ( استاد سابق پژوهش ) . هم اکنون : پژوهشگر آزاد ؛ که از جمله در این سایت اگر چه مورٌخ نما است در واقع بیشتر به تاریخ شفاهی در حوزه آنتروپولوژی و اتنولوژی می پردازد و انتظار یاری از تمام نیکو صفتان . با تمنٌای نظردهی از صاحبنظران .

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مردم شناسی» ثبت شده است

تذکر ضروری :

نژادگرا نیستیم به نیاکانمان هم فخر نمی کنیم ...

اگرچه عبرت ساز بوده باشند ؛ کمترینیم ...

.... و امٌا از خصائل بنده ی کمترین و برخی از دوستان نزدیکم در تهران ، گذشته از دروغگوئی ، عدم اعتماد به یکدیگر ، حسادت ، برادر کشی ، خودبزرگ بینی و تحقیر دیگران ، و... تهمت زدن و افتراء به دیگری ؛ و بر اثر همه ی این خصائل : تاریخگرائی - افتخار به کوروش و انوشیروان - و... جدٌ و آباء خود است ؛ و اینکه بنده ی کمترین به این دلیل سایت حاضر را می نویسم و مدیریت می کنم که به آباء و اجداد خود افتخار کنم ...

که چه بشود؟!!!

به شدٌت به مفهوم این شعرِ نظامی گنجوی معتقدم که :

گیرم پدر تو بود فاضل - از فضل پدر تو را چه حاصل ؟

همسر لوط ، پسر نوح ، و بسیاری دیگر از شخصیت های اساطیری ما نیز گویای همین اصل اند که نیکوئی به تبار نیست ، به طایفه نیست ، به نژاد و نژاد گرائی نیست ؛ بلکه به فرهنگی است که آموزش داده شده است . به سروده ی سعدی شیرازی :

پسر نوح با بدان بنشست - خاندان نبوتش گم شد

سگ اصحاب کهف روزی چند - پی مردم گرغت و مردم شد

شخصا" سگ اصحاب کهف را بر پسر نوح  ، هرچه هم که پدرش پیامبر اولی العظم باشد ، ترجیح می دهم ؛ حتی اگر آزارش به مردم نرسد و در غیر این صورت نیز باز حق به جانب شیخ شیراز است که :

گاوان و خران بار بردار - به زآدمیان مردم آزار

معتقد نیستیم که خوبی و بدی بیشتر بسته به ژن و خون و نژاد و طایفه است ( گرچه قاعدتا" بی تاثیر نیست ) . مگر رستم و شغاد از یک پدر و مادر نبودند ؟...

... و بالاتر و پیش تر از آنها :

هم هابیل نماد خوبی فرزند حضرت آدم (ع) و حوٌا بود و هم قابیل نماد بدی ! ؛ و چنگیز و تیمور وآتیلا و نرون هیچکدام به خواهر خود تجاوز نکردند و برادر خود را که جانشین پیامبرشان باشد نکشتند .... که شاه عباس « کبیر » ! ایرانی پسر خود را کشت و شاه شجاع ایرانی ، مستقر در شیراز و ممدوح حافظ به مادر خود تجاوز کرد ...و...

بعلاوه ، امروز ممکن است ایرانی ئی که به اعراب یا گاه به ترکان و سایرین به دیده تحقیر مینگرد خود اصالتا" عربزاده یا ترکزاده باشد ... یا حتی از احفاد چنگیز یا تیمور یا از وراث قاتلان کوروش و یزدگرد سوم و جلال الدین خوارزمشاه ...

... و چون در این مبحث از انسان شناسی اجتماعی و فرهنگی ،  افسانه شناسی و روابط خویشاوندی ، و ... قلم می زنیم یاد آوری می کنیم که افسانه ( یا حقیقت ) رسیدن نسب آیت اللهی های یزدی به نادرشاه افشار یا پدربزرگش که نادرقلی افشار باشد می تواند به افسانه ی رسیدن نسب این طایفه به چنگیزخان مغول ، که یکی - دونفر وی را جدٌ نادر شاه شناخته اند ، گره بخورد و... 

آیت اللهی ها اگرچه کاملا" هابیلی نیستند و به قول عوام همچنان که « هر شهری خوب و بد دارد » این طایفه هم بین خود خوب و بد دارند ؛ امٌا در هرحال ، و صرفنظر از اجداد دیگر و وراثت غیر از طرف آخوند ملااسماعیل - نادرشاه افشاریشان ، تاریخ نشان داده است که خصائل چنگیزی نیز ندارند ... ( اگرچه مغولان معتقدند که چنگیز فقط به منظور انتقام مغولان به ناحق کشته شده توسط شاه ایران ، طلب حقٌ از دست رفته ی خود به ایران لشگر کشیده است و از این نظر نه تنها پاک و منزٌه بلکه یک قهرمان جهانی است ) .   



۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۱
علیرضا آیت اللهی
دوشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ق.ظ

شجره نامه و خویشاوندی آیت اللهی های یزدی

شجره نامه و خویشاوندی آیت اللهی های یزدی


سرآغاز

اصطلاح دودمان بیشتر برای سلسله های پادشاهی که از یک نسل باشند آمده است . خاندان نیز جنبه ی سیاسی ئی نسبتا" قوی دارد و آنچنان نمی تواند در مفاهیم مطالعات اجتماعی - انسانشناسانه جای داشته باشد . در سال های اخیر کسانی که از یک قوم ، و خویش هستند  خود را خاندان نامیده اند ؛ و حتی در اینترنت با تعدادی « وبسایت رسمی خاندان ... » مواجه شده ایم که در عمل خارج از جوانب سیاسی و اداری نیستند .

نویسنده حاضر شاید نخستین باری که با این موضوع و با این الفاظ مواجه شد در سال 1332 ، در دبستان صدیق یزد ، و در زمانی بود که مرحوم حسین آقا آیت اللهی ، فرزند مرحوم آقا شیخ احمد بن آقا شیخ علی آیت اللهی ، دانش آموز سال دوم دانشسرای مقدماتی یزددر آن زمان ، به عنوان کار عملی خود در کلاس دوم آن دبستانی که وی تحصیل می کرد حاضر شدند و پس از خواندن نام و نام فامیلیش در سرلوحه ی دیکته ای که نوشته بود نام پدرش را جویا شدند و آنگاه به وی گفتند که : 

ما قوم ، و خویش هستیم .

 یعنی از یک قوم هستیم و رابطه ی خویشاوندی با یکدیگر داریم ؛ و پدر نویسنده ی حاضر همان شب چند دقیقه ای صرف این کرد تا به این فرزندش مفهوم قوم و خویشی را بیاموزد .

آنگاه در مراسمی در مسجد آخوند ملٌا اسماعیل یزد از همین پدر به عنوان متولی غیر رسمی تقاضاهائی می شد که باز هم کنجکاوی نویسنده را در هشت سالگی برانگیخت ؛ و پدر مرحومش پاسخ داد که آخوند ملٌا اسماعیل عقدائی یزدی ، بانی این مسجد ، از اجداد ما است . و ما ، همه ی آیت اللهی های شهر یزد ، آیت اللهی های تفت - فیروز آباد - میبد - هدش - و.... خانواده های بسیار دیگری نسب از وی ، و گاه نسب از برادر یا خواهران وی ، میبریم و به این ترتیب این مسجد هم نمادی از خاندان ما به شمار می رود و ما را نیز به آن نیز می شناسند .

تحصیلات و مشاغل حدودا" بیست و پنج ساله ی من در انسان شناسی و مردم شناسی ، که ضمن مسؤولیت غیر رسمی بخش مردم شناسی دانشگاه تهران در جریان جمع آوری اطلاعات و آمار این طایفه توسط مرحوم آقاسید ابوالقاسم آیت اللهی قرار داشت ، و کنجکاویهای گاه به گاهی در باره اصل و ریشه ی این به اصطلاح دودمان ، خاندان ، طایفه ، فامیل ، یا هرعنوان نسبتا" مشابه دیگر ، سبب یادداشت هائی که از اینجا به بعد می آیند شده است که نه تحت عنوان دودمان و خاندان و امثالهم بلکه با وسواسی نسبتا" حق طلبانه و به اصطلاح علمی نامی دیگر یافته اند :

شجره نسب و قوم و خویشی  آیت اللهی های یزدی

تنها چند تذکر در این شرایط به نظر بسیار ضروری به نظر می رسند :

- این یادداشت ها بسیار کمتر در بخش تاریخ ، و بسیار بسیار بیشتر درقلمرو انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی و نهایتا" مردم شناسی ، که از تخصص های نویسنده است ، قرار می گیرند . 

- حاصل تحقیق و تتبع نویسنده از قریب به پنجاه سال پیش می باشند 

- حق هرگونه چاپ و تکثیر کاغذی و اینترنتی برای نویسنده و پژوهشگر حاضر محفوظ است و در صورت هرگونه « سرقت ادبی » سارق مربوطه مورد تعقیب قضائی قرار می گیرد .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۰۰:۰۵
علیرضا آیت اللهی