میرزا رضا کرمانی و یزد
میرزا رضا کرمانی و یزد
آیا میرزا رضا کرمانی که به قول خودش مملکتی را از شرٌ ناصرالدین شاه رهائی بخشید از فرزندان امیر اصلان خان افشار ؛ عمٌه زاده نادر شاه افشار ، و خود از خواهر زادگان آخوند ملٌا اسماعیل عقدائی یزدی بود ؟ .
مطالعه ای که در خور این مطلب باشد تا کنون صورت نگرفته است .
نوشته اند :
"میرزا رضای کرمانی" پسرملاحسین عقدایی یزدی بود ، اما چون در کرمان متولد شد و تربیتش نیز در همان شهر بود لذا کرمانی محسوب می شد .
به نظر می رسد این آخوند ملٌا حسین عقدائی یزدی همان آخوند ملٌا حسین یزدی ، و خواهر زاده ی آخوند ملٌا اسماعیل عقدائی یزدی است ؛ که در سال 1232 هجری قمری در حمله به شاه خلیل الله اسماعیلی شرکت داشته و پس از کشته شدن شاه خلیل الله توسط متعصبان یزدی توسط فتحعلیشاه قاجار به تهران احضار شده و به زندان افتاده است ؛ و پس از خلاصی از زندان قاجاریان نیز حاضر به باز گشت به یزد نشده است ؛ ملٌا حسین عقدائی یزدی که نوشته اند از بزرگان عقدا و مردی صاحب نفوذ بوده است می توانسته است بنا به برخی از قواعد آن زمان ، قبل از ماجرای یزد ، در کرمان نیز می بوده ؛ همسر و حق و حقوقی در آن شهر می داشته است ؛ و از جمله فرزندی بنام میرزا رضا که در سال 1226 متولد شده بوده است ؛ و همان روحیه ی سلحشوری پدر خود و چه بسل جدٌ مادریش امیر اصلان خان افشار را به ارث برده بوده است *
دیگر اینکه رابطه ی میرزا رضا هیچگاه با عقدا و یزد قطع نبوده است ؛ و اگر در حدود 1383 یا 1384 ه . ق به یزد رفته و به طلبگی پرداخته است ؛ با توجٌه به این که در آن زمان آیت الله آقا میرسید علی مدرس بزرگ در حفظ دین و تحکیم و توسعه مذهب شیعه دوازده امامی مصلحت را در محافظه کاری لازم و مماشات با حکٌام می دیده اند ، حجٌت الاسلام سبزواری نیز خود از روحانیان حکومتی و طرفدار حکام قاجاری بوده اند ، در حوزه روحانیانی چون آیت الله میرزا سید حسین سلطان العلماء ؛ که خود از احفاد یکی از خواهران آخوند ملٌا اسماعیل ، و نهایتا" امیر اصلان خان بوده است ، یا آیت الله العظمی آقا سید یحیی موسوی یزدی و... به تلمذ اشتغال داشته است :
« میرزا رضا ساکن کرمان بود و آب و ملک مختصری به نام "نشورو "داشت. محمد اسماعیل خان وکیل الملک حاکم کرمان { در حدود سال 1283 هجری قمری } ملک او را که قبلاً دراجاره پدر میرزا رضا بود از او گرفته و به ملا ابوجعفر نامی داد. این اولین آزاری بود که میرزا رضا از حکام و آدمهای مال مردم خور تجربه کرد. سپس به یزد مسافرت کرد و در جرگه طلاب مشغول تحصیل شد ... » .
· سلسله فرضیٌات مردم شناختی ؛ به امید رسیدن به حقایقی تاریخی