آیا دودمان آیت اللهی یزدی از طهمورث شاه ، پادشاهی از گرجستان ، نسب می برند ؟ (4)
آیا دودمان آیت اللهی یزدی از طهمورث شاه ، پادشاهی از گرجستان ، نسب می برند ؟ (4)
طهمورث شاه یا بنظر مورخ ایرانی طهمورث میرزا که دیگر حقٌ ÷ادشاهی نداشت و فقط میتوانست به شرط تسلیم کامل برابر نادرشاه حدس زد که نادر ، آن ÷ادشاه نسبتا" سالخورده ، خشن و دارای چند همسر قصد خواستگاری از تنها دخترش و به نوعی گروگان داشتن از وی دارد . بنا بر این دخترش را در محل دیگری ÷نهان داشت و اتفاقا" حدس وی کاملا" بجا بود .
بنا به نوشته کتاب عالم آرای نادری :
« ... و روانه ساختن دختر و ورود چا÷اران والا یکی بود ، که رقم مرحمت آمیزی به جهت طهمورث مرقوم داشته بود که ارادهء جهانگشا آن است که مواصلت فیمابین وقوع یابد صبیه ای که در ÷س ÷رده عصمت طهمورثی پرورش یافته ، در مُحفٌه زرنگار نشانیده ، باموازی یکهزارنفر از نامداران قزلباش برداشته روانه نمایند .
طهمورث میرزا در جواب فرمایش اقدس عرض نمود که : صبیه ای داشتم که چون نخل ثمر زندگانی در پرورش آن کوشیده ، به سر حدٌ کمال رسانیده بودم از قضای فلکی و تقدیر لم یزلی به جوار رحمت ایزدی پیوست . چاپاران مراجعت کرده چگونگی فوت مرحومه مغفوره را به سمع امنای دولت دوران عدٌت رسانیدند .
و طهمورث میرزا نیز با جمعی از غازیان قزلباش متعاقب روارد شده ، به درگاه جهان آرا مشرف گردید . خاقان عدیم الهمال از شنیدن این مقال کمال کدورت و ملال در ناصیه همایونش ظاهر گردیده ، طهمورث میرزا را نهایت التفات و نوازش فرموده ، به خلع گرانمایهء خسروانه سر افراز گردانید .
امٌا ... امیر اصلان خان ... با فوجی از غازیان به عزم شکار کبک و دراج و تذرو عازم شد ، چون قدر یک میل راه از اردو دورشد ...ناگاه چشم امیر اصلان خان بر سواران افتاد ، که در کمر کوه ایستاده اکثری بیدار و بعضی در خواب بودند . لحظه ای توقف فرمود ، که قرب یکصد سوار از قفای آن خان دوران در آمدند . و خود هی بر تکاور زده ، نزدیک گرجیان رسید ، و چون نیک تامل نمود ، آفتاب را ملاحظه نمود که سر در زانوی پیر زنی گذاشته ، رخساره آن تمام صحاری را منور نموده .
چون گرجیان صدای سم غازیان را استماع نمودند ، سراسیمه از خواب در آمده ، به زاری و الحاح در آمده ، به پابوس خان مشرف شدند .
سردار مشار الیه استفسار حالات آن دختر نمود . جماعت مذکور عرض نمودند که : این صبیٌه طهمورث میرزا والی گرجستان است..... »
در عالم آرای نادری آمده است که این یگانه دختر طهمورث شاه را به حضور نادر بردند و بنابر این روایتی که به عقد و ازدواج شخص امیر اصلان خان در آمده است مورد تائید نیست ؛ مگر آنکه منابعی کتبی در باره ی آن وجود داشته باشد ؛ حتی اینکه امیر اصلان خان پس از مقتول شدن نادر با آن زن ازدواج کرده است که آنهم پس از مدتی کوتاه خود نیز مقتول شده است .
در هرحال در اینجا بخشی از زندگی امیر اصلان خان که به احتمال بسیار قوی جد دودمان آیت اللهی یزدی و پدربزرگ شخص آخوندملٌا اسماعیل عقدائی است ، آمده است .