در دوره نادر شاه افشار
در دوره نادر شاه افشار
« تقی خان بیگلر بیکی فارس طغیان کرد و شکست خورد . پسرانش را پیش چشمانش کشتند ، زنش را فروختند ، دخترانش را در خرابات اردو نشانیدند ، و خودش را خواجه کردند و کور کردند . با اینهمه غیرتش را تماشاکنید که دوباره مستوفی الممالک کلٌ ممالک محروسه شد ! و معلوم می شود که اینهمه در آن دوره چیز عادی بوده است .
در گوشه ای از مملکت ، شورشیان اعلام اطاعت می کنند... ولی عساکر « فیروز مآثر » قانع نیستند ، و برای گرفتن مال و منال آنها را زیر شکنجه قرار می دهند . مردم چه کنند ؟ دوباره یاغی می شوند . بیچاره ها آخرین شبی که شکست خود را قطعی می بینند ، اوٌل زنان و کودکان خود را می کشند که به دست مهاجمان نیافتند ! آنگاه دیوانه وار حمله می کنند ، و ظرف دو ساعت همه کشته یا اسیر می شوند . »
چون عساکر فیروز مآثر داخل آن قلعه گردیدند ، و جمیع ذکور و اناث را کشته دیدند ، بعضی از غازیان را رقت قلب حاصل شده ، بی تحاشی گریه می کردند . چون پیر محمد خان از افعال آن طایفه مطلع گردید ، جمعی که از ذکور و اناث رمقی داشتند ، به قتل آنها فرمان داد » .
در برابر این مایه سنگدلی و بیرحمی آدمیزاد چه می توان گفت و نوشت ؟
البته بی انصافی است که گناه همه ء این فجایع را که ریشه در جامعه داشت به گردن نادر بیندازیم .
از مقدمه دکترمحمد امین ریاحی بر کتاب تاریخ « عالم آرای نادری » . ص چهل و سه