نژادگرا نیستیم به نیاکانمان هم فخر نمی کنیم اگرچه عبرت ساز بوده باشند ؛ کمترینیم ...
تذکر ضروری :
نژادگرا نیستیم به نیاکانمان هم فخر نمی کنیم ...
اگرچه عبرت ساز بوده باشند ؛ کمترینیم ...
.... و امٌا از خصائل بنده ی کمترین و برخی از دوستان نزدیکم در تهران ، گذشته از دروغگوئی ، عدم اعتماد به یکدیگر ، حسادت ، برادر کشی ، خودبزرگ بینی و تحقیر دیگران ، و... تهمت زدن و افتراء به دیگری ؛ و بر اثر همه ی این خصائل : تاریخگرائی - افتخار به کوروش و انوشیروان - و... جدٌ و آباء خود است ؛ و اینکه بنده ی کمترین به این دلیل سایت حاضر را می نویسم و مدیریت می کنم که به آباء و اجداد خود افتخار کنم ...
که چه بشود؟!!!
به شدٌت به مفهوم این شعرِ نظامی گنجوی معتقدم که :
گیرم پدر تو بود فاضل - از فضل پدر تو را چه حاصل ؟
همسر لوط ، پسر نوح ، و بسیاری دیگر از شخصیت های اساطیری ما نیز گویای همین اصل اند که نیکوئی به تبار نیست ، به طایفه نیست ، به نژاد و نژاد گرائی نیست ؛ بلکه به فرهنگی است که آموزش داده شده است . به سروده ی سعدی شیرازی :
پسر نوح با بدان بنشست - خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند - پی مردم گرغت و مردم شد
شخصا" سگ اصحاب کهف را بر پسر نوح ، هرچه هم که پدرش پیامبر اولی العظم باشد ، ترجیح می دهم ؛ حتی اگر آزارش به مردم نرسد و در غیر این صورت نیز باز حق به جانب شیخ شیراز است که :
گاوان و خران بار بردار - به زآدمیان مردم آزار
معتقد نیستیم که خوبی و بدی بیشتر بسته به ژن و خون و نژاد و طایفه است ( گرچه قاعدتا" بی تاثیر نیست ) . مگر رستم و شغاد از یک پدر و مادر نبودند ؟...
... و بالاتر و پیش تر از آنها :
هم هابیل نماد خوبی فرزند حضرت آدم (ع) و حوٌا بود و هم قابیل نماد بدی ! ؛ و چنگیز و تیمور وآتیلا و نرون هیچکدام به خواهر خود تجاوز نکردند و برادر خود را که جانشین پیامبرشان باشد نکشتند .... که شاه عباس « کبیر » ! ایرانی پسر خود را کشت و شاه شجاع ایرانی ، مستقر در شیراز و ممدوح حافظ به مادر خود تجاوز کرد ...و...
بعلاوه ، امروز ممکن است ایرانی ئی که به اعراب یا گاه به ترکان و سایرین به دیده تحقیر مینگرد خود اصالتا" عربزاده یا ترکزاده باشد ... یا حتی از احفاد چنگیز یا تیمور یا از وراث قاتلان کوروش و یزدگرد سوم و جلال الدین خوارزمشاه ...
... و چون در این مبحث از انسان شناسی اجتماعی و فرهنگی ، افسانه شناسی و روابط خویشاوندی ، و ... قلم می زنیم یاد آوری می کنیم که افسانه ( یا حقیقت ) رسیدن نسب آیت اللهی های یزدی به نادرشاه افشار یا پدربزرگش که نادرقلی افشار باشد می تواند به افسانه ی رسیدن نسب این طایفه به چنگیزخان مغول ، که یکی - دونفر وی را جدٌ نادر شاه شناخته اند ، گره بخورد و...
آیت اللهی ها اگرچه کاملا" هابیلی نیستند و به قول عوام همچنان که « هر شهری خوب و بد دارد » این طایفه هم بین خود خوب و بد دارند ؛ امٌا در هرحال ، و صرفنظر از اجداد دیگر و وراثت غیر از طرف آخوند ملااسماعیل - نادرشاه افشاریشان ، تاریخ نشان داده است که خصائل چنگیزی نیز ندارند ... ( اگرچه مغولان معتقدند که چنگیز فقط به منظور انتقام مغولان به ناحق کشته شده توسط شاه ایران ، طلب حقٌ از دست رفته ی خود به ایران لشگر کشیده است و از این نظر نه تنها پاک و منزٌه بلکه یک قهرمان جهانی است ) .